مفاهیم وتحولات تاریخی
در این فصل که از دو مبحث تشکیل شده است به واژهشناسی و پیشینه تاریخی دیه پرداخته میشود. لذا در مبحث اول به واژگان اصلی و واژگان مرتبط با دیه برای فهم دقیقتر موضوع و در مبحث دوم به بررسی سیر تحولات تاریخی دیه از دوران قدیم تا دوران کنونی میپردازیم.
مبحث اول: واژه شناسی
این مبحث مشتمل بر دو گفتار است که در گفتار اول سه واژه اصلی دیه، ارش و حکومت را مورد بررسی قرار میدهیم. منظور از واژگان اصلی، مواردی هستند که موضوع پایه تحقیق را تشکیل میدهند و در جایجای پایاننامه در مورد آنها صحبت شده است. در گفتار دوم به واژگان مرتبط موضوعیت، طریقیت و عاقله میپردازیم که این واژگان بر خلاف واژگان اصلی موضوع پایه تحقیق را شامل نمیشوند و تنها مرتبط با آنها میباشند.
گفتار اول: واژگان اصلی
در این گفتار سه واژه اصلی در بحث دیات (دیه، ارش و حکومت) به طور کامل مورد بررسی قرار داده و به تعریف هریک از آنها از دیدگاههای مختلف میپردازیم. از آنجایی که دیه را دیه مقدر و ارش و حکومت را دیه غیرمقدر مینامند به وجوه شباهت و افتراق آنها پرداخته و دیدگاه فقه حنفی را در باره این سه واژه بیان مینماییم.
الف)دیه
دیه واژهای عربی، از نظر جوهری مفرد دیات است و در اصل به صورت »ودی» بوده که حرف «واو» از اول آن حذف شده و حرف «ها» به آخر آن اضافه شده است. ودی دارای معانی متعددی میباشد؛ همچون دره و کرانه کوه، جاری شدن چیزی، جاری شدن چیز مایع، نابودی و هلاکت، مجرای بزرگ آب. شاید وجه تسمیه دیه (خونبها) آن باشد که آن را در مقابل ریختن و جاری شدن خون میپردازند. دیه مانند عده در اصل مصدر است.۱
همچنین در کلام عرب کلمه عقل نیز به جای دیه به کار رفته است، چون وضع دیه باعث میشود که مردم یکدیگر را به قتل نرسانند. معنای دیگر عقل، بستن زانوی شتر است و علت اینکه به دیه عقل میگویند آن است که در زمان جاهلیت، برای خونبها فقط دیه پرداخت میشد و اقوام قاتل شب هنگام شترانی را نزدیک خانه اولیای مقتول میبردند و زانوی شتر را در آنجا میبستند و صبح که اولیای مقتول از خانه خارج میشدند شتران زانو بسته را در کنار خانه خود میدیدند.۲
از دیه به عنوان حق القتیل، یعنی مالی که بدل جان مقتول میباشد یاد شده است.۳ «ودی القاتل القتیل»، یعنی قاتل خونبهای کشته را به صاحبان خون داد.۴
دیه در برخی از فرهنگنامهها به صورت زیر آمده است:
«دیه مالی است که ضارب یا قاتل باید به شخص آسیب دیده یا وراث او بدهد.»۵
«دیه به عنوان پولی است که قاتل یا اقوام او برای جبران قتلی که واقع شده میپردازند و خونبها تعریف کرده اند.»۶
«دیه کیفری است نقدی که در هر یک از سه مورد ذیل از مجرم به نفع مجنیعلیه یا قائم مقام قانونی او گرفته شود:
١-در صورت تراضی مجنیعلیه (یا قائم مقام قانونی او) و مجرم، که به جای قصاص دیه داده میشود.
٢-در صورتیکه رعایت شباهت مجازات با جرم مقدور نباشد. چنانکه اگر بر اثر جرم، استخوان جابجا شود قصاص مقدور نیست (و این جرم را منقله گویند )، در این صورت سه بیستم دیه را از مجرم میگیرند.
٣-در موردی که قانون حکم به دیه کند، مانند قتل فرزند به دست پدر.»۱
واژه معادل دیه در زبان فارسی «خونبها» یا «بهایخون» میباشد و به اصطلاح میگویند که بهای خون مقتول پرداخت شد نه اینکه دیه بهای خون مقتول باشد و برای مقدار خون از بین رفته دیه پرداخت شود، بلکه امری اعتباری و از بین رفتن خون به معنی از بین رفتن جان و حیات انسان است.
دیه در دو جای قرآن آمده است: خداوند در آیه ٩٢ سوره نساء می فرماید: «و ما کان لمؤمنِ أن یَقتُلَ مؤمنً الا خطأً و من قتل مؤمناً خطاً فتحریرُ رقبهٍ مؤمنهٍ و دیهٌ مسلمهٌ الی اهله الا أن یصَدَّ قوا فان کان مِن قومٍ عدوٍّ لکم و هو مؤمنٌ فتحریر رقبهٍ مومنهٍ و إن کان مِن قومٍ بینکم و بینهم میثاقٌ فدیهٌ مسلَّمه الی اهله و تحریر رقبهٍ مومنهٍ ضمن لم یَجد فصیامُ شهرینِ متنابعینِ توبهً مِن اللهِ و کان اللهُ علیماً حکیماً»
هیچ مؤمنی را نرسد که مؤمنی را به قتل رساند مگر آنکه به اشتباه و خطا مرتکب آن شود و در صورتی که به خطا مؤمنی را مقتـول ساخت باید به کفاره این خطا بنده مؤمنی را آزاد کند و خونبهای آن را به صاحب خون تسلیم نماید مگر آنکه دیه را ورثه به قاتل ببخشند و اگر این مقتول با آنکه مؤمن است از قومی است که با شما دشمن و محاربند، در این صورت قاتل لیکن بر
همچنین خداوند در آیه ١٧٨ سوره بقره می فرماید: «یا ایُّهَا الَذینَ آمَنو کُتبَ عَلیکمُ القصاصَ فی القَتلی الحُرُّ بالحُر والعَبدُ بالعَبد و الاُنثی بالاُنثی فَمن عُفیَ لَهُ مِن اَخیهِ شَیٌ فَاِتباعٌ بِالمَعروفِ وَ اَداءٌ اِلیهِ بِاِحسانِ ذلِکَ تَخفیفٌ مِن رَبکُم وَ رحمهٌ فَمنِ اعتَدی بَعدَ ذلکَ فَلهُ عذابٌ اَلیم» |
«ای اهل ایمان برای شما حکم قصاص کشتگان چنین معین گشت که مرد آزاد را در مقابل آزاد و بنده را به جای بنده و زن را به زن توانید قصاص کرد و چون صاحب خون از قاتل که برادر دینی اوست بخواهد درگذرد بدون دیه یا با گرفتن دیه، کاریست نیکو. پس دیه را قاتل در کمال رضا و خوشنودی ادا کند. در این حکم تخفیف و آسانی امر قصاص و رحمت خداوندی است. پس از این دستور هر که از آن سرکشی کند او را عذاب سخت خواهد بود.»
اگر بخواهیم از مجموع این دو آیه تعریف صحیحی از دیه بدست بیاوریم، باید بگوییم که عبارت است از خونبها و خسارتی که در جرایم خطایی مستقیماً و در جرایم عمدی با انصراف اولیایدم از قصاص، با رضایت قاتل به صاحبان خون پرداخت میشود.
سابقه تعریف قانونی دیه در حقوق کیفری ایران به سال ١٣۶١ هجری شمسی برمیگردد. مجلس شورای اسلامی در تاریخ ٢٠/۴/١٣۶١ بخش دیات از قانون مجازات اسلامی را تصویب کرد و در ماده ۱ مقرر میداشت: «دیه مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنیعلیه یا به ولی یا اولیایدم داده می شود.»
همچنین در ماده ٧ قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب ٢١/٧/١٣۶١ تصریح نمود که دیات مجازات میباشند و بر اساس ماده ١٠ همین قانون، دیه جزای مالی است که از طرف شارع برای جرم تعیین شده است.
در حال حاضر دیه در دو ماده ۱۵ و ٢٩۴ قانون مجازات اسلامی مصوب ۶/٣/١٣٧۵ آمده است.
ماده ١۵ قانون مجازات اسلامی مقرر میدارد: «دیه مالی است که از طرف شارع برای جنایت تعیین شده است.»
ماده ٢٩۴ قانون مجازات اسلامی نیز دیه را چنین تعریف نموده است: «دیه مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنیعلیه یا به ولی یا اولیای دم او داده میشود.»
از مجموع این دو ماده میتوان دیه را در حقوق کیفری ایران بدین صورت تعریف و تحلیل نمود:
١-دیه مال است و مال به چیزی گفته می شود که دارای ارزش مالیت باشد و مراد از مال، مالی است که از طرف شارع مشخص شده است.
٢-علت پرداخت جنایت است و منظور از آن ایراد صدمه عمدی یا غیرعمدی بر جسم و جان دیگری است.
٣-دیه در مواردی صادق است که جنایت بر انسان واقع شود.
حال به بررسی اقوال مختلف از نظر فقهای شیعه و حنفی میپردازیم و آنها را با یکدیگر و با حقوق کیفری ایران تطبیق خواهیم داد.
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود
برای دیدن جزییات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 471
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0